شوق حضور (به هوای حرم به امید کرم) - علی فانی
به هوای حرم به امید کرم
بر روی لبم عجل الفرج
سوی کربلا به دعا و بکا
با هر قدمم عجل فرج
چه خوش آن نفسی که به محرم دل
بنشینم و تازه کنم غم دل
بنویسم از آتش هجر حبیبم و
قصه غصه و ماتم دل
تو میانه خیل عذایی و من
همه جا بروم به بهانه تو
همه جا بروم به بهانه تو
که مگر برسم در خانه تو
از کودکی دلم به غمِ جد تو خو گرفت
از روضه حسین دل زارم آبرو گرفت
هر گوشه مسیر زتو میجویم نشانه ای
شوق حضور تو به دلم با هر بهانه ای
فرزند حیدر امید آخر
موعود عالم یا مهدی
نشم بجز از تو گدای کسی
نروم زبرت به هوای کسی
تو و نوحه و غم به عذای حسین
به فدای تو و به فدای حسین
به فدای حسین
همه جای مسیرم از این از آن
زتو پرسم و جویی عیان و نهان
سخن از تو و حسن تو گویم و بس
که به نام تو زنده شود دل و جان
تو میانه خیل عذایی و من
همه جا بروم به بهانه تو
همه جا بروم به بهانه تو
که مگر برسم در خانه تو
محبوب مردمان به ظهورت غم نهان شود
می آیی و زمین زشکوهت آسمان شود
ای صاحب زمان به حضورت دل جوان شود
عدل و امید و عشق خبر روز جهان شود
فرزند حیدر امید آخر
موعود عالم یا مهدی
به هوای حرم…