ضرورت وجود استاد برای عمل به دستورات دین
بسم الله الرحمن الرحیم
ای عزیز من! انسان پس از جدا شدن از مشغولیتها، سرگرمیها و بازیهای زندگی دنیایی، لحظه ای به خود می آید و متوجه میشود برای این دنیا آفریده نشده و پول، مال، مقام و تمام لذتهای زودگذر و تمام شدنی دنیا، نمیتواند روح معنوی او را سیراب کند و دل بستن و قانع شدن به این دنیا کاری عبث و دور از عقل و اندیشه است.
این جهان بی بقا هیچ است هیچ هرچه می گردد فنا هیچ است هیچ
گر جهان را سر بسر بگرفته ای چون نمیماند بجا هیچ است هیچ
اما امان از غفلت و نسیان انسان که باز به دنبال دنیا میرود و فانی بودن و تمام شدن آن را فراموش میکند؛ باز دل به آن خوش کرده و به دنبال سراب دنیا و زینتهای آن میرود و برای رسیدن به آرزوهای دنیایی و پوچ و بی ارزش و تمام شدنی چه سختیها و درد و رنجها را که تحمل میکند.
اما اگر توفیق الهی یارش باشد و اندکی بیشتر با خود تأمل کند و ندای:
تو را از گنگره عرش میزنند صفیر ندانمت که در این دامگه چه افتادست
را با جانش بشنود و با عمق وجودش پذیرا باشد، میبیند که چگونه روحش از قفس دنیا به تنگ آمده و به دنبال پرواز و کوچ از این دنیا و آزاد شدن از این قفس است. و چطور به این در و آن در میزند و به دنبال راه نجات و آزادی میگردد تا از اسفل سافلین دنیا به اعلی علّیّین ملکوت پرواز نماید و....
و از آنجایی که تنها راه سعادت و رهایی از زندان و دامگه اسفل سافلین و عروج به کنگره عرش الهی و اعلی علیین صراط مستقیم شرع و عبودیت است.
وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ ﴿یس/۶۱﴾
[و مرا اطاعت كنید؛ راه مستقیم همین است]
و هدف خلقت نیز همین است و برای همین خلق شده ایم:
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿ذاریات/٥٦﴾
[و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند]
و عبودیت و بندگی حقیقی تنها در سایه عمل به دستورات شرع مقدس و دین مبین اسلام به دست میآید:
وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿شوری/٥2﴾
[و همانا تو (مردم را) به راه راست هدایت میکنی.]
قَدْ جَاءَكُم مِنَ اللَهِ نُورٌ وَ كِتَابٌ مُّبِينٌ *
يَهْدِی بِهِ اللَهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلامُ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿مائده/15و16﴾
[تحقيقاً از جانب خداوند، نوري و كتاب آشكاري به سوي شما آمد * خداوند به وسيلۀ آن نور و كتاب آشكار، كساني را كه از رضا و خشنودي او پيروي كنند؛ به راههاي سلامت هدايت مينمايد؛ و با إذن خود و علم خود آنها را از تاريكي ها به سوي نور ميكشاند؛ و به سوي راه راست هدايت ميكند]
پس انسان باید تمام همّ و غمّ خود را مصروف عمل به شریعت در تمام ابعاد زندگی خود نماید تا به مقام عبداللهی و بندگی و عبودیت حقیقی دست یابد.
ای عزیز من! وقتی انسان از خواب غفلت بیدار شد و به دنبال عمل به دستورات شرع رفت و سالک الی الله گردید، پس از زمانی،در مییابد که علاوه بر یادگیری عقاید حقّه و احکام فقه اسلامی و عمل به آن، نیاز به رفیق راه و مشاوری آگاه و بصیر و دلسوز ،و مربی و راهنمایی اخلاقی و معنوی دارد تا فرا گیرد چطور نماز صحیحش را با اخلاص و حضور بخواند تا مقبول درگاه حقّ گردد.
چطور روزهای را که از اذان صبح تا اذان مغرب گرفته و از مبطلات روزه (طبق رسالهی احکام مراجع عظام تقلید) پرهیز نموده و روزهی صحیح می باشد ؛خودش را قانع به آن نسازد و بر طبق روایات علاوه بر روزه شکم و فرج، روزهی زبان نیز بگیرد و در ماه رمضان از حرام های زبانی و جوارحی پرهیز کند تا مقبول درگاه حق شود و إلّا روزهای که صرف پرهیز از مبطلات باشد را بدون تعارف ،دختران نه ساله و پسران پانزده ساله نیز باید مراعات کنند و آن روزهی عوام است و پرهیز از حرام های جوارحی روزهی خواص تا چه رسد به روزهی خواص الخواص که روزهی قلب است و...
سالک الی الله که به دنبال عمل به دستورات شرع مبین است میداند غیبت حرام است اما درابتدا نمیداند چگونه از این بلا نجات یابد؟! و یا اگر خودش مرتکب نمیشود، نمی داندچطور از مجالس غیبت و استماع غیبت که به وفور دچار آن میگردد خودش را نجات دهد و راه حلی برای نجات پیدا کند سالک الی الله میداند عصبانیّت و غضب و تهمت و فحش و دروغ و... حرام است امّا شاید دچار بعضی از آنها باشد ولی نمیداند چگونه از آنها رهایی یابد سالک الی الله میداند نگاه آلوده حرام است، اما چگونه مسائل شهوانی و لذت جویی خویش را تا قبل از ازدواج کنترل کند و عفّت پیشه نماید و اصولا چه زمانی و با چه شرایطی باید ازدواج نماید تا نه تنها دچار شکست در ازدواجش نشود بلکه ازدواجش کمک برای رسیدن و قرب الی الله باشد (نعم العون علی طاعة الله)
ای عزیز اگر قدری بیشتر توفیق همراهت باشد، می یابی که علاوه بر گناهان ظاهری مانند غیبت و تهمت و دروغ و ناسزا و نگاه به نامحرم و... گناهان بزرگی همچون بخل، کینه، حسد عجب، کبر، سوءظن به دیگران و... هستندکه خلاصی از آنها بدون عمل به دستورات اخلاقی مربی خبیر و آگاه به نهایت مشکل و بلکه محال به نظر میرسد.
ای عزیز من اگر گرفتار محبت دوست ومحبوب حقیقی هم بشوی که دیگر نمیتوانی بدون رفیق راه قدم از قدم برداری، مدام به این درو آن در میزنی تا محبوب حقیقی دیدهای که آشنای کوی دوست است را پیدا کنی و و از آن نشانه های کوی دوست حقیقی را جویا شوی و طی طریق نمایی.
ای عزیز در اینجا لازم است صریح برایت بازگو نمایم که رسیدن به دوست ومحبوب حقیقی جز از طریق دستورات شرع مقدس ممکن نیست و اگر کسی غیر از این راه را به تو نشان دهد سرابی است که از دور آب مینمایدت، زنهار که گرفتار گمراهان گردی که امیرالمومنین(علیه السلام) میفرماید:
أحَقّ مَن أطعت مُرشِدٌ لايُعصِيك.
مَنْ أَصْغَی إِلَی نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللهِ فَقَدْ عَبَدَ اللهَ، وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسَانِ إِبْلِیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِیسَ.
[هرکه گوش دل به گوینده ای دهد، او را پرستیده ؛ اگر گوینده از طرف خدا است، خدا را پرستیده ؛ و اگر از زبان ابلیس سخن گوید، شیطان را پرستیده.]
ای عزیز من اگر اهل مطالعه کتاب هم باشی کتاب عارف بالله حضرت روح الله امام خمینی علیه الرحمة با نام «جهاد اکبر یامبارزه با نفس» تو را کفایت میکند، آن را خوب مطالعه کن و خوب بیاندیش که چگونه ایشان برای طلاب علوم دینی که سراسر تحصیلشان قال الباقر و قال الصادق علیهما السلام است و درسهایشان از آیات الهی و روایات و روایات نبوی و اهل بیت طاهرینش صلوات الله علیهم اجمعین سرشار است، لزوم استاد اخلاق و معلم نبوی را متذکر میشود. وقتی برای آنان چنین است ،حال امثال بنده و شما (در ضرورت استاد آگاه و رفیق همراه در طی طریق و عمل به شریعت مقدس ) معلوم است.
و اگر خوب به سیرهی عملی بزرگان دینی نگاه کنی میبینی هر کدام از آن بزرگان که به جایی رسیده اند همه در نزد عارفی بالله و استاد اخلاقی ای متشرع زانوی ادب به زمین زدهاند و استادی داشته اند راهبر و راهنما مانند خود حضرت امام خمینی(ره) که از آیة الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمة الله استفاده نمودند و بعد از چندی از فوت ایشان خودشان را وقف استاد کامل و عارف بالله حضرت آیة الله شاه آبادی(ره) نمودند و آنچنان به ایشان شوق میورزیدند که در کتاب چهل حدیث نورانی خویش با عنوان عارف کامل شاه آبادی روحی فداه عشق خود را به نمایش در آورده اند.
و شاگردی علامه طباطبایی رحمة الله و آیة الله بهجت رحمة الله نزد مرحوم آیت الحق سید علی آقای قاضی(ره) واضح و مشهود است و دیگر بزرگان را هم خود با اندکی مطالعه میتوانی جویا شوی ، البـته اگر واقعا اهل عمل باشی همین مقدار کفایتت میکند.
ای عزیز من حال که ضرورت رفیق و همراه و مربی اخلاق و استاد معنوی و مرشد الی الله را دانستی با توکل به خدا و استعانت از آن ذات مقدس و توسل به اهل بیت علیهم السلام و التجاء و استدعا و تضرع در مناجاتها و با رجوع به بزرگان دینی و اخلاق و علمای عالم عامل و مورد وثوق که پا از جادهی شرع مقدس بیرون نمی نهند و ملجأ و پناه ایتام آل محمد صلّی الله علیه وآله وسلم هستند به دنبال استاد و مربی اخلاقی ای باشی که خود این راه را پیموده و اجازهی تربیت از استاد خویش داشته باشد کسی که تو را بی رغبت به دنیا و مشتاق آخرت نماید و تو را بر اطاعت خداوند یار و یاور باشد و همصحبتی و مصاحبت او را بر همصحبتی دیگران اختیار نمایی.
امام علی(علیه السلام): خیر من صحبت من ولَّهک بالاخری و زَهَّدک فی الدنیا و اعانک علی طاعه المولی
[بهترین کسی که با او مصاحبت میکنی، کسی است که تو را مشتاق و شیفته عالم آخرت کند و نسبت به دنیا بی رغبت نماید و بر فرمانبرداری و اطاعت خداوند یار و مددکارت باشد].
بدان چنین شخصیتی که تو را از دار فانی به دار باقی دعوت میکند و در عمل برای دار باقی کمکت میکند واقعاً دوست و دلسوز نسبت به توست؛ تو نیز قدردانش باش.
امام علی علیه السلام: مَنْ دعاکَ الی الدَّارِ الباقیةِ و اَعانَکَ علی العَمَلِ لَها فَهُوَ الصَّدیقُ الشَّفیقُ
[کسی که تو را به سرای آخرت بخواند و تو را در عمل کردن برای آخرت یاری کند، دوست مهربان و خوبی است.]
ای عزیز نه تنها نسبت به کمکی که برای آخرتت میکند قدردانش، باش بلکه بالاتر به خاطر اینکه زمانی که تو یاد خداوند متعال میکنی تو را به یاد بیشتر حق کمک کرده و هنگامی که یاد حق را فراموش میکنی خدایت را به یادت میآورد قدردان باش و او را بهترین همراه و مصاحب بدان.
رسول الله (صلّی الله علیه و آله) خَيْرُ الاْصْحابِ صاحِبٌ اِذا ذَكَرْتَ اللّه َ اَعانَكَ وَ اِذا نَسيتَ ذَكَّرَكَ نهج الفصاحه ص466
[بهترينِ دوستان، كسى است كه هرگاه خدا را ياد نمودى تو را يارى كند و چون خدا را فراموش نمودى به يادت آورد]
ای عزیز خوب تأمل کن و بیاندیش و ببین در این دنیایی که غالبا افراد به فکر منافع شخصی و دنیایی خویش اند چه کسی بهتر از مربی اخلاقی و استاد معنویت به مصداق ((تعاونوا علی البرّ و التقوی)) یاری کنندهی تو بر اطاعت خداوند متعال است؛ چه کسی بهتر تو را از معاصی و گناهان باز میدارد و چه کسی بیشتر تو را به رضا و خشنودی خداوند متعال فرمان میدهد.
رسول الله (صلّی الله علیه و آله): خَيرُ إخوانِكَ مَن أعانَكَ عَلى طاعَةِ اللّهِ، و صَدَّكَ عَن مَعاصِيهِ، و أمَرَكَ بِرِضاهُ مجموعه ورام ج2ص123
[بهترين برادرت، كسى است كه بر فرمانبرى از خداوند ، تو را يارى رساند و از گناهان ، باز دارد و تو را به خشنودى خداوند ، وا دارد.]
ای عزیز باز دقت و تأمل نما و ببین آیا مربّی اخلاقی و استاد معنویت یکی از بهترین مصادیق روایت زیر نیست؟؟!
امام علی(علیه السلام): اَخُوكَ فِي اللهِ مَن هَداكَ اِلَي رَشادٍ وَ نَهاكَ عَن فَسَادٍ وَ اَعانَكَ اِلَي اِصلاحِ مَعادٍ غرر آمدی ج 2 ص80 ح 1918
[برادر تو در راه خدا، كسي است كه تو را به رشد هدايت نمايد و از فساد تو را نهي كند و تو را بر اصلاح امور آخرت كمك نمايد]
حال که چنین است و تو برای فرار از غفلت و آزادی از زندان اسفل السافلین و عروج به اعلی علیین و پیمودن صراط مستقیم همراه و مصاحب امینی را به عنایت خدا برگزیدی و طبق حدیث شریف امام کاظم (علیه السلام):
إِجْتَهِدُوا فی أَنْ یكُونَ زَمانُكُمْ أَرْبَعَ ساعات: ...، وَ ساعَةً لِمُعاشَرَةِ الاِخْوانِ والثِّقاةِ الَّذینَ یعَرِّفُونَكُمْ عُیوبَكُمْ وَیخَلِّصُونَ لَكُمْ فِی الْباطِنِ.
[بكوشید كه اوقات شبانه روز شما چهار قسمت باشد: ....، 3 ـ قسمتی برای معاشرت با برادران و افراد مورد اعتماد كه عیب های شما را به شما میفهمانند و در دل به شما اخلاص می ورزند.]
برای شناختن عیوب خود و برطرف کردن آنها و اطاعت خداوند متعال بهترین اخوان دینی ات را برگزیده ای و وی در باطن با تو صاف و خالص است و محبت و دلسوزی اش را و فکر و نظر و اندیشه اش را به سوی تو سوق داده، تو نیز برای اصلاح نفست و تزکیه اعمالت و پیمودن راه عبودیّتت به دستورالعملها و سفارشاتش گوش بده و کامل اطاعتش کن.
قال الامام الهادی علیه السلام: من جمع لك ودّه و رأيه فأجمع له طاعتك.
[آنکه دوستی و محبت ورأی ونظرش را برای تو جمع کند (ودراختیارتو قرار می دهد) اطاعتت را برایش جمع کن]
زیرا که وی بهترین کسی است که شایستگی اطاعت در امور معنوی و اخلاقیت را دارد.
امام کاظم علیه السلام: اَحَقُّ مَن اَطَعتَهُ مَن اَمَرَکَ بِالتُّقی وَنَهاکَ عَنِ الهَوی.
[سزاوارترین کسی که از او فرمانبری می کنی کسی است که امر کند تو را به پرهیزگاری و تو را از پیروی خواهش نفس باز دارد]
و در آخر این حدیث را حسن ختام این قسمت از سخن قرار میدهم تا بیشتر قدردان وی باشی.
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله:
ألا احدثکم عن أقوام لیسوا بأنبیاء و لا شهداء یغبطهم یوم القیامة الانبیاء والشهداء بمنازلهم من الله علی منابر من نور؟
فقل: من هم یا رسول الله؟
قال: هم الذین یحببون عباد الله الی الله و یحببون الله الی عباد،
قال: هذا حببوا الله الی عباده، فکیف یحببون عباد الله الی الله؟
قال: یأمرونهم بما یحب الله وینهونهم عما یکره الله، فاذا أطاعوهم أحبهم الله بحارالانوارج 3 ص26 ح 73
[آیا آگاه کنم شما را از گروهی که نه از انبیاء هستند و نه از شهدا، ولی انبیاء و شهدا در روز قیامت به مقام و منزلت آنان غبطه می خورند، و آنها بر منبرهایی از نور نشسته اند؟ سوال شد ای رسول خدا! آنان کیانند؟ فرمودند: آنان کسانی هستند که بندگان خدا را نزد خدا و خدا را نزد بندگانش محبوب می گردانند. عرض شد: ایجاد محبت خدا در دل ها معلوم است، ولی چگونه بندگان را نزد خدا محبوب می گردانند؟ فرمودند: آنان را فرمان می دهند به آنچه خدا دوست می دارد و باز می دارند از آنچه خدا دوست نمی دارد، پس اگر آنان را اطاعت کنند، خداوند دوستشان می دارد.]
< والسلام علی من اتبع الهدی>
{module سوال جامع السعادات}