Skip to main content

امام صادق (ع)

امام صادق (ع)

پاسداران حريم عشق، ج‏1، ص: 380

اهميت پى‏جويى دانش‏

  1. «اطلُبوا العلمَ و لو بِخَوضِ الّلُجَجِ و شَقِّ المُهَجِ.»[1]

دانش را بجوييد، هر چند با فرورفتن در دل درياها و ريختن خون‏ها باشد.

 

اجزاي محتوايى قرآن شريف‏

  1. «كتابُ اللَّهِ- عزَّوجلَّ- على أربعةِ اشياءَ: على العبارةِ و الإشارةِ و اللّطائفِ و الحقائقِ؛ فالعبارةُ لِلعوام و الإشارةُ لِلخواصّ و اللطائِفُ لِلأولياء و الحقائِقُ لِلأنبياء.»[2]

كتاب خداوند متعال بر چهار چيز استوار است: عبارت و اشاره و لطيفه‏ها و حقيقت‏ها؛ عبارتش براى توده مردم و اشاره و رمزش براى عدّه‏اى مخصوص و لطافت‏هايش براى اوليا و دوستان خداوند و حقيقت‏هاى آن براى پيامبران است.

894

ضرورت استقامت بر ولايت و آثار و لوازم آن‏

. «فِى وَصيّتُه- عليه‏السّلام- لِعبد اللَّهِ بنِ جُنَدبٍ، رُوِى أنّه قال: يا عبدَاللَّهِ! لقَد نَصَب إبليسُ حَبائِلَه فى دار الغُرورِ فما يقصِدُ فيها إلّاأولياءَنا و لقد جلَّتِ الآخِرةُ فى أعيُنهم، حتّى ما يُزيدوَنَ بِها بَدلًا.

حضرت صادق- عليه‏السّلام- به عبداللَّه بن جندب چنين مى‏فرمايد: اى عبداللَّه! شيطان دام‏هايش را در دنيا- كه سراى فريب است- گسترده و هدفش تنها شكار كردن و صيد دوستان ماست و به خدا سوگند، آخرت چنان در چشم آن‏ها بزرگ و عظيم است كه عوض و جانشينى براى آن نمى‏بينند ...

ثم قال: آه! آه! على قلوبٍ حُشيتْ نوراً و إنّما كانَتِ الدّنيا عندهم بِمَنزلة الشُجاعِ الأرقَم و العدوِّ الأعجَمِ.

آه! آه! بر دل‏هايى كه از نور پر و لبريز گشته و دنيا در نزد آن‏ها چون مارى خوش خط و خال و دشمنى بيگانه است.

أنَسوا بَاللَّه و استَوحِشوا ممّا بِه استَأنَسَ المُترَفونَ. أولئك أوليائى حقّاً و بِهم تُكلشَفُ كُلُّ فِتنةٍ و تُرفَع كلُّ بليَّةٍ.

آنان با خداوند انس گرفتند و از آن چه مال اندوزان غافل و سرمست با آن مأنوسند، در وحشت و هراسند. اينان دوستان حقيقى ما بوده و هر فتنه و آشوب و بلايى به بركت آن‏ها بر طرف مى‏گردد.

يا بنَ جُنَدبٍ! حقٌّ على كُلّ مسلم يَعرِفُنا، أن يَعرِضَ عملَه فى كُلّ يومٍ و ليلةٍ على نَفْسه، فيكونَ محاسِبَ نَفْسه، فإن رَأى حسنةً استَزادَ منها و إن رَأى سيّئةً استَغفَرَ مِنها، لِئلّا يَخُزىَ يومَ القيمةِ ... اى فرزند جندب! بر هر مسلمانى كه ما را مى‏شناسد، واجب است كه در هر شبانه روز، عملش را بر خودش عرضه بدارد و خود را محاسبه و حسابرسى كند، پس اگر عملش را نيكو يافت، افزونى آن را بخواهد و اگر آن را زشت و بد يافت، آمرزش آن را از خدا درخواست نمايد تا در روز قيامت سر افكنده و خوار نباشد.

رحِمَ اللَّهُ قوماً كانوا سِراجاً، مَناراً، كانوا دُعاة إلينا بِأعمالهم و مَجهودِ طاقتِهم لَيسوا كَمن يُذيعُ أسرارَنا!

... رحمت خداوند بر گروهى كه چراغ و نشانه بودند و با كردار و سعى و تلاششان، مردم را به سوى ما مى‏خواندند و مانند كسانى كه اسرار ما را فاش مى‏سازند، نبودند.

 

 يا بنَ جُندبٍ! لو أنّ شيعتَنا استَقاموا، لَصافَحتْهم الملائكةُ و لَأظَلَّهم الغَمامُ و لَأشرَقوا نهاراً و لأكلوا من فَوقهم و من تَحت أرجُلِهم و لمّا سألوا اللَّهَ شيئاً إلّاأعطاهُم.

اى فرزند جندب! اگر شيعيان ما پايدارى مى‏ورزيدند، فرشتگان الهى با آن‏ها دست مى‏دادند و ابرها بر سر آن‏ها سايه مى‏افكندند و در روز چون خورشيد مى‏درخشيدند و رزق خداوند، از بالا و پايين آن‏ها را در بر گرفت و هر چه از خداوند درخواست‏ مى‏كردند به آن‏ها عطا مى‏فرمود.

 

______________________________
(1). سوره‏ى طه، آيه‏ى 82.

(2). بحارالانوار، ج 75، ص 279.

پاسداران حريم عشق، ج‏1، ص: 382

______________________________
(1). همان. (2). همان.

پاسداران حريم عشق، ج‏1، ص: 381

 

يا بنَ جُندبٍ! أحبِبْ‏فى اللَّهِ و أبغِضْ فى اللَّه و استَمسِكْ بِالعُروة الوُثقَى و اعتَصِم بِالهدى، يُقبَلْ عملُك؛ فإنَّ اللَّه يقولُ: وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‏[3].

اى فرزند جندب! در راه خدا دوست بدار و در راه او دشمن بدار و به طناب محكم الهى چنگ بزن و به هدايت او در آويز، تا عملت پذيرفته گردد؛ چون خداوند مى‏فرمايد: «بدون شك، من كسى را كه توبه كند و عمل نيك داشته باشد و هدايت گردد، بسيار مى‏بخشم.»

فلا يُقبَلُ إلّاالإيمانُ و لا إيمانَ إلّابِعملٍ و لا عملِ إلّابِيقينٍ و لا يقينَ إلّابِالخُشوع و مِلاكُها كُلّها الهُدى، فَمَن اهتَدى يقبَلُ عملُه وصَعِد إلى الملكوتِ مُتقبَّلًا واللَّهُ يَهدى من يَشاءُ إلى صراطٍ مستقيمٍ.

پس تنها ايمان پذيرفته مى‏گردد و هيچ ايمانى بدون عمل و هيچ عملى بدون يقين و هيچ يقينى بدون خشوع و انكسار قلبى، نمى‏باشد و ملاك و معيار در همگى، هدايت است. كسى كه هدايت گردد، عملش پذيرفته گردد و به ملكوت بالا مى‏رود و خداوند هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى‏كند.

يَا بنَ جُندبٍ! مَن يَثِقْ بِاللَّه يَكفِّه ما أهمَّهُ من أمر دُنياه و آخرتِه و يحفَظُ له ما غابَ عنه.»[4]

اى فرزند جندب! آن كس كه اعتمادش به خداوند باشد، خداوند امور مهم دنيا و آخرتش را كفايت مى‏كند و آن چه راكه از آن غايب و دور گشته نگهدارى مى‏نمايد.

معناى عقل‏

  1. «دفَعَه إلى أبى عبدِاللَّهِ- عليه‏السّلام- قال: قلتُ له: ما العقلُ؟ قال: ما عُبِد بِه الرحمَنُ و اكتُسِبَ بِه الجنانُ ...»[5]

راوى از حضرت صادق- عليه‏السّلام- مى‏پرسد: عقل چيست؟ حضرت فرمود: چيزى است كه خداوند با آن عبادت مى‏شود و بهشت با آن به دست مى‏آيد.

لزوم روشن‏بينى در مسير

  1. «العامِلُ على غير بَصيرةٍ، كَالسّائر على غير الطّريقِ و لا يَزيدُهُ سرعةُ السّيرِ من الطّريق إلّا بُعداً.»[6]

كسى كه كارى را بدون روشن بينى انجام دهد، مانند كسى است كه از بيراهه مى‏رود و هر چه حركتش تندتر باشد، از راه بيشتر دور مى‏شود.

______________________________
(1). بحارالانوار، ج 75، ص 279، حديث 1.

(2). بحارالانوار، ج 1، ص 206، حديث 1 و 2.

.

 

[1] ( 1). همان.

[2] ( 2). همان.

[3] ( 1). سوره‏ى طه، آيه‏ى 82.

[4] ( 2). بحارالانوار، ج 75، ص 279.

[5] ( 1). بحارالانوار، ج 75، ص 279، حديث 1.

[6] ( 2). بحارالانوار، ج 1، ص 206، حديث 1 و 2.